Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-08@03:42:49 GMT

شعر و متن آگهی ترحیم مادر

تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۹۱۴۶۹

شعر و متن آگهی ترحیم مادر

فراروـ آگهی‌های ترحیم را اغلب با جملات و اشعاری درباره غم فقدان عزیزان می‌آرایند. اشعار آگهی‌های ترحیم باید سوزناک و در عین حال کوتاه باشد. در این بخش مجموعه‌ای از شعر و متن  مناسب برای آگهی ترحیم مادر قرار داده شده است که می‌توانید از آن‌ها استفاده نمایید.

 

مادر بهشت من همه آغوش گرم توست
گویی سرم هنوز بر بالین نرم توست
پیوسته در هوای تو چشمم به جستجوست
هر لحظه با خیال تو جانم به گفتگوست

 

********

مادرم رفتی و داغت به دل ماست هنوز
هر طرف می‌نگرم روی تو پیداست هنوز
مطمئن باش که یادت نرود از دل ما
مگر آن روز که در خاک شود منزل ما

********
لذت هر زندگانی را صفای مادر است
سینه‌ام آکنده از مهر و وفای مادر است
عالمی در وصف او هرگز نمی‌گیرد قرار.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چون بهشت جاودانی زیر پای مادر است   ********

مادر‌ ای پرواز نرم قاصدک
مادر‌ای معنای عشق شاپرک‌ ای تمام ناله‌هایت بی‌صدا
مادر‌ ای زیباترین شعر خدا

********

قلبم شده رنجور ز هجران تو مادر
فکرم شده این‌گونه پریشان تو مادر

********

یک زمان در خانه ما گنج نهانی داشتیم
مادر دلسوز و یار مهربانی داشتیم
خواب غفلت آمد و طوفان مرگ از ره رسید
جمله ویران شد اگر ما آشیانی داشتیم

********
سایه‌ای بود و پناهی بود و نیست
شانه‌ام را تکیه‌گاهی بود و نیست
سخت دلتنگم کسی، چون من مباد
این چنین غم قسمت دشمن مباد

********

شعله‌ای خاموش گشت و خانه‌ای بی‌نور شد
گوهر ارزنده‌ای پنهان به خاک گور شد
مادری شایسته از این عالم ناپایدار
چشم خود بربست و از چشم عزیزان دور شد

********

عمری که هست فانی قدر و بها ندارد
باغی که گشت بی‌گل، سیر و صفا ندارد
مادر که بزم ما را می‌داد شور و حالی
رفت از جهان و دیگر کاری به ما ندارد   ********

مادرم‌ ای رفته در خوابی دراز
یاس‌هایت توی ایوان گشته باز
گرچه گل‌هایت همه تنها شدند
با شقایق‌های آن دنیا بساز

********
مادرم جای تو خالی‌ست به کاشانه ما
غمت آتش زده بر این دل دیوانه ما
شمع این محفل ما بودی و خاموش شدی
بعد تو رفته صفا دیگر از خانه ما

********

مادر در سوگ تو دل‌های ما پیوسته می‌گرید
سراپا همچو شمع بی‌فروغ آهسته می‌گرید
تویی در خاطر ناشاد ما تا آخرین لحظه
به یادت چشم ما چون ساغر بشکسته می‌گرید

********

فلک آخر ربودی گوهر یک‌دانه ما را
به خاموشی سپردی محفل و کاشانه ما را
ندانم از چه رو کردی شعار خویش گل چیدن
گل ما چیدی و بر هم زدی کاشانه ما را

********

باورم نیست مادر رفتی و خاموش شدی
ترک ما کردی و با خاک هم‌آغوش شدی   ********   خانه را نوری اگر بود ز رخسار تو بود‌ ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی

********

غم‌خانه است سینه من در فراق تو
آن کس که هست از غم من باخبر خداست
آگه نبودم از غم بی‌مادری ولی مرگت پیام داد که بی‌مادری بلاست

********
دیدی‌ ای دل کـه خزان با گل و گلزار چه کرد
تیغ طوفان بلا با گل بی‌خار چه کرد
شعله شمع بـه آرامی و مظلومی سوخت
داغ آن با دل پروانه بی‌یار چه کرد

  مادرم یاس‌ها عطرشان را از بوی تن تو به عاریت می‌گیرند
شبنم گل واژه اشک‌های توست‌ای شقایق دشتستان صبوری ای هم آغوش پروانه‌ها‌ ای صفای گل سرخ‌ ای نرگس عشق
تو از همه گل‌ها زیباتر و از همه آن‌ها خوش‌بوتری
در سالروز یاد تو عطر همه گل‌های شکفته را نثار وجودت می‌کنیم

********

تو گل سر سبد باغ جهانی مادر
من فدایت که سراپا همه جانی مادر
جان نمایند فدای تو از آن خلق جهان
که به تایید جهان جان جهانی مادر
جز خدا با همه خلقت چو بسنجند تو را
باز ببینند که تو بهتر از آنی مادر   ********
آن اختر روشنگر شب‌های پریشان
آزاد شد از قید و به دیدار خدا رفت
او روشنی خانه ما بود و دریغا
کز خانه ما روشنی و نور و صفا رفت
افسوس دگر مادر شیرین سخنم در بر ما نیست
آن گوهر یک دانه پر مهر و وفا در بر ما نیست
آن سنگ صبور، ذاکر حق تا دم آخر
افسوس و صد افسوس دگر سایه او بر سر ما نیست

********

گشته اکنون چشم ما از درد و غم دریا مادر
ما چه گوییم بی‌تو از فردا و فردا‌ها مادر
تکیه‌گه بودی تو ما را‌ ای همه امید‌ها
بی‌تو عالم ندارد رنگ شادی‌ها مادر

********

مادرم جای تو خالی‌ست به کاشانه ما
غمت آتش زده بر این دل دیوانه ما
شمع این محفل ما بودی و خاموش شدی
بعد تو رفته صفا دیگر از این خانه ما

********

عمری صبور درد کشیدی چه بی‌صدا
یک روز عصر پریدی چه بی‌صدا
راحت بخواب! گل نیلوفری بخواب
ما مانده‌ایم و غربت بی‌مادری بخواب

********

در نگاهت خستگی معنا نداشت
وسعت پاک تو را دریا نداشت
آه‌ای جاری‌تر از خورشید خوب
کاش هرگز نمی‌کردی غروب‌ ای دیده ببار چو مادر نیست دگر
آن سایه مهربان به سر نیست دگر
ز آن چهره پرتبسمش صد افسوس
جز عکس و ماتمی اثر نیست دگر

********

دگر آغوش مادر جای ما نیست
دریغا دامنش ماوای ما نیست
از آن روزی که از دار فنا رفت
کسی غمخوار و هم آوای ما نیست   ********

صدفی بود که بشکست ز بیداد زمان
گوهری بود گرامی که به دریا برگشت
شبنمی بود که مهمان بود شبی
شامگاهان سوی عالم بالا برگشت

********

به یاد شمع رویت همچو پروانه می‌سوزم
تو رفتی من به جایت اندرین آشیانه می‌سوزم
گهی آیم کنار قبر تو با دیده گریان
گهی از مهربانی‌های تو در خانه می‌سوزم

********
چهل روز است روی خوبت را ندیدم مادرم
در فراقت شعر هجران می‌سرودم مادرم
کاش می‌مردم، نمی‌دیدم رفتی زیر خاک
خاک بر سر شد مرا زین غم که دیدم مادرم

********

فردا که زهرا پا به محشر می‌نهد
در صف خدمت‌گزارانش تو را جا می‌دهد
باز آنجا هم مرام مادری را پیشه گیر
جان مولا پیش زهرا دست ما را هم بگیر

********

مادرم دوست دارم از غمت با این دل سوزان بمیرم
در غمت شیون کنان با دیده گریان بمیرم
دوست دارم بوسه بر قبرت زنم با اشک چشم
در منار تربتت با این دل نالان بمیرم

********

قلبم شده رنجور ز هجران تو مادر
فکرم شده این‌گونه پریشان تو مادر
هر لحظه کنم آرزوی روی تو افسوس
دستم شده کوتاه ز دامان تو مادر   ********
همی نالم که مادر در برم نیست
صفای سایه او بر سرم نیست
مرا اگر دولت و عالم ببخشند
برابر با نگاه مادرم نیست

********
دیدی‌ ای دل که خزان با گل و گلزار چه کرد
تیغ طوفان بلا با گل بی‌خار چه کرد
شعله شمع به آرامی و مظلومی سوخت
داغ آن با دل پروانه بی‌یار چه کرد

منبع: فرارو

کلیدواژه: تسلیت فوت مادر پیام تسلیت تو مادر خانه ما ما نیست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۹۱۴۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «اُمّ علاء»؛ روایت زندگی اُمُّ­الشهداء فخرالسادات طباطبایی اثر سمیه خردمند، روایت زنی است که هفت نفر از اعضای خانواده­اش به شهادت رسیدند. زنی که هجده فرزندش را در خانه‌­ای شصت­‌متری و وقفی بزرگ کرد.

خانه‌­ای که هر وقت پنجره­‌اش را باز می‌­کرد؛ چشمانش به گنبد مطهر حرم حضرت علی علیه­‌السلام گره می­‌خورد و نسیم رأفت جناب ابوتراب وارد خانه و زندگی­شان می‌­شد.

فخرالسلادات یا همان «اُمّ علا»، مادر چهار شهید، همسر شهید، خواهر شهید و مادر همسر شهید است. پدر و مادر فخرالسادات در جوانی به بهانه­ تعلیم در حوزه­ علمیه‌ نجف، از تبریز به نجف اشرف هجرت می‌کنند و همان­جا ماندگار می‌شوند.

فخرالسادات در نجف به دنیا می‌­آید و در سن سیزده سالگی با آیت‌­الله سید حسن قبانچی که یکی از شاگردان ممتاز پدرش سید محمد جواد طباطبایی تبریزی بود ازدواج می‌­کند. آن­ها در خانه وقفی کوچکی در جوار حرم امیرالمؤمنین علیه‌­السلام زندگی­شان را با عشق آغاز می­‌کنند و حاصل این ازدواج می‌­شود هجده فرزند، نه پسر و نه دخترکه در دوران خفقانی که رژیم بعثی صدام در عراق ایجاد کرد، آن­ها را به سمت دروس حوزوی سوق داد. تعدادی از فرزندانش شاگرد آیت­ الله صدر بودند و دخترانش در مکتب بنت­‌الهدی صدر درس می­‌خواندند.

در دوران نخست وزیری حسن البکر پسرش عزّالدین و برادرش عمادالدین که هر دو از شاگردان نخبهی آیت ­الله صدر بودند دستگیر و روانهی زندان شدند. حسن البکر که از خود اختیاری نداشت، با نظر صدام اعدام این دو روحانی بزرگوار را صادر کرد. این برای اولین ­بار بود که در نجف خون روحانیت ریخته می‌شد. چند روز قبل از اعدام، ام علاء با پسر و برادرش ملاقات می­‌کند و به آنها وعدهی بهشت و دیدار با امام حسین (ع) را می­دهد.

بعد از شهادت سه فرزندش، ام علاء همراه همسرش ابو علاء به دستور صدام روانه­ زندان شد. به دلیل فعالیت‌­های سیاسی دیگر پسرانش در ایران علیه رژیم صدام، این زن و شوهر مبارز و صبور یک سال­ ونیم در زندان حزب بعث به سر می‌بردند. درواقع رژیم بعث قصد داشت با این شیوه دیگر پسران وی را به دام بیندازد که مؤفق نشد.

ام علاء در طول زندگی متحمل رنج‌­ها و سختی‌­های زیادی شد. ولی هیچ‌­گاه خم به ابرو نیاورد و همچنان در آرزوی سرنگونی رژیم بعث به سر می‌برد. ام علاء زنی به شدت صبور، مؤمن، با اخلاق و متواضع بود که در طول زندگیش همیشه به اقوام رسیدگی و از آنها دلجویی می­‌کرد. در بین خویشاوندان برای هر کس مشکلی پیش می­‌آمد او اولین نفر بود که برای حل مشکلش قدم برمی­داشت.

او ده سال آخر زندگیش را در حالی که دست و پای چپش در دوران اسارت از کار افتاده بود و هیچ خبری از سرنوشت همسرش ابو علاء نداشت، به ایران هجرت کرد. در ایران ساکن قم شد و تمام کار‌های شخصی­‌اش را با توجه به شرایط جسمانی که داشت خودش انجام می‌­داد.

همیشه در طول عمرش فرزندانش را به پشتیبانی از حضرت امام خمینی (ره) و پیروی از ایشان توصیه می‌­کرد. به آن­ها می‌­گفت: اگر همه­ی شما هم فدای اسلام شوید ناراحت نمی­‌شوم؛ بلکه افتخار می­‌کنم و بدانید خون فرزندان من رنگین‌­تر از خون فرزندان اباعبدالله نیست.

در بخشی از کتاب «اُمّ علاء» آمده است: نشست روبه‌روی مامه و هر دو با هم گریه می‌کردند و روضه می‌خواندند. پدر با گریه گفت: «علویه! حالا مثل ام‌البنین چهار پسر فدا کردی.»

شاید می‌خواست با این کلمات، دل مادر داغ‌دیده‌ام را آرام کند.

مامه دستی به صورتش کشید و میان هق‌هق گریه‌هایش گفت: «من کجا، ام‌البنین کجا ابوعلاء؟ ام‌البنین تمام فرزندانش را تقدیم کرد؛ اما من هنوز چند پسر دیگر هم دارم.»

انتشارات شهید کاظمی در نظر دارد با امضای نویسنده و نگین دُرّ نجف، چاپ اول این کتاب را به مخاطبان ارائه دهد.

این کتاب در ۲۵۵ صفحه در قطع رقعی، با شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۱۸۰ هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است.

علاقه‌مندان برای مشاهده و تهیه این کتاب می‌توانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام عدد ۲۲ به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • آتش در خانواده نیکا شاکرمی
  • پسر روانی مادر پیرش را کشت و آتش زد / «صدایی از من می‌خواست از مادرم انتقام بگیرم»
  • پسر روانی مادر پیرش را کشت و در خانه آتش زد
  • پسر جوان مادرش را در خانه آتش زد
  • «اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد
  • بیمار روانی مادرش را در خانه آتش زد
  • قتل بی‌رحمانه مادر توسط پسر پرخاشگر در شهرک دانشگاه
  • قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد
  • اعلام حکم دختری که باعث مرگ مادرش شد