مادر! دوباره زخم شما را سروده ام ... باید غزل دوباره به عهدش وفا کند
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۹۳۳۶۷۱
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، سیزدهم ماه جمادی اول، سالروز یکی از غمهای بی پایان جهان است؛ آنجا که حضرت کوثر (س) به سوی معبود پر کشید و همه خاندان رسالت و امامت و البته شیعیان آنها سوگوار شدند.
این مصائب و مظلومیتها البته در ادبیات آیینی ایران زمین و بهویژه در شعر شاعران قم نمود فراوانی داشته و دارد که دو شعر از حسن بیاتانی، نمونههایی از آن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این شاعر دیار کریمه اهل بیت (س) در یکی از اشعار خود، از آن بانوی آسمانی اجازه میخواهد تا حضرتش را "مادر" خطاب کند:
ابری ست کوچه کوچه دل من، خدا کُند
نم نم، غزل ببارد و توفان به پا کند
حسی غریب در قلَم ام بُغض کرده است
چیزی نمانده پشت غزل را دوتا کند
مضمون داغ و واژه و مقتل بیاورید
شاید که بُغض شعر مرا گریه وا کند
با واژههای از رمق افتاده آمدم
میخواست این غزل به شما اقتدا کند
حالا اجازه هست شما را از این به بعد
این شعر سینه سوخته، مادر صدا کند؟
مادر! دوباره کودک بی تاب قصّه ات
تا اینکه لای لای تو با او چهها کند
مادر! دوباره زخم شما را سرودهام
باید غزل دوباره به عهدش وفا کند
با بُغض، مردی آمد از این کوچهها گذشت
میرفت تا برای ظهورش دعا کند
از کوچهها گذشت و باران شروع شد
پایان شعر بود؛ که توفان شروع شد
او در شعر دیگر خود هم، ضمن پرداختن به مدح و ثنای آن برترینِ زنانِ عالَم و آینه خواندن ایشان برای انعکاس تجلیِ حضرت حق، از شهادت آن حضرت هم سخن به میان میآورد که بخشی از ابیات این شعر، اینچنین است:
و قصّه خواست ببیند یکی نبودش را
بنا کند پس از آن، گنبد کبودش را
خدای قصه یکی بود و سخت تنها بود
یکی نبود و خدا در دلش سخنها بود
یکی نبود که جانی به داستان بدهد
و مثل آینه او را به او نشان بدهد
یکی که مثل خودش تا همیشه نور دهد
یکی که نور خودش را از او عبور دهد
یکی که مطلع پیدایش ازل بشود
و قصه خواست که این مثنوی غزل بشود
نوشت آینه و خواست برملا باشد
نخواست غیر خودش هیچ کس خدا باشد
نوشت آینه و محو او شد آیینه
نخواست آینهاش از خودش جدا باشد
شکفت آینه با یک نگاه؛ کوثر شد
که انعکاس خداوندی خدا باشد
شکفت آینه و شد دوازده چشمه
و خواست تا که در این چشمهها فنا باشد
و چشمهها همه رفتند تا به او برسند
به او که خواست خدا چشمه بقا باشد
خدا، خدای جلالت، خدای غیرت بود
که خواست آینه، ناموس کبریا باشد
نشست؛ بر رخ آیینهاش نقاب انداخت
و نرم سایه خود را بر آفتاب انداخت
در این حجاب، جلال و جمال "او" پیداست
"هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست"
نشاند پیش خودش یاس آفرینش را
و داد دسته دستاس آفرینش را
به دست او که دو عالم، غُبارِ معجر او
و داد دست خدا را به دست دیگر او
به قصه گفت ببیند یکی نبودش را
بنا کند پس از این گنبد کبودش را
شاعر در ادامه این شعر، تصویری از خانه مولا امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) ارائه میدهد و در پایان، از مصائب این خاندان میسراید:
رسید قصه به اینجا که زیر چرخ کبود
زنی، ملازم دستاس، خیره بر در بود
چرا که دست خداوند، رفته بود از فرش
انار تازه بچیند برای او در عرش
کمی بلندتر از گریههای کودکشان
درختهای جهان در حیاط کوچکشان
کنار باغچه، زن داشت ربنا میکاشت
برای تک تک همسایهها دعا میکاشت
و بی قرارتر از کودکی که در بر داشت
غروب میشد و زن فکر شام در سر داشت
چه خانه ای ست که حتی نسیم در میزَد
فدای قلب تو وقتی یتیم در میزد
صدای پا که میآمد تو پشت در بودی
به یاد در زدن هر شبِ پدر بودی
فقیر دیشب، از امشب اسیر آمده بود
اسیر لقمه نان ات فقیر آمده بود
قرار بود نرنجی ز خار هم ... اما
به چادرت ننشیند غبار هم ... اما
قرار بود که تنها تو کار ِخانه کنی
نه اینکه سینه سپر، پیش تازیانه کنی
فدای نافله ات! از خدا چه میخواهی؟
رمق نمانده برایت ... شفا نمی خواهی؟
صدای گریه مردی غریب میآید
تو میروی همه جا بوی سیب میآید
تو رفته بودی و شب بود و آسمان، بی ماه
به عزّت و شرفِ لا إله إلّا الله
خدای قصه یکی بود و سخت تنها بود
یکی نبود و خدا در دلش سخنها بود
و قصه رفت بگرید، یکی نبودش را
سیاه پوش کند گنبد کبودش را
دیگر شاعر قمی یعنی عباس احمدی هم از شاعرانی است که برای فاطمیه، چندین شعر دارد که به بیان یکی از آنها بسنده میکنیم؛ شعری که در حقیقت، این مصیبت جانسوز را به حضرت صاحب الزمان (عج) به عنوان صاحب عزای اصلی تسلیت میگوید:
تا فکر و ذکر من همه دیدار دلبر است
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
من در میان جمع و دلم سمت سامراست
آنجا که اشک زائرش از آب کوثر است
دیری ست رفته است و دگر برنگشته است
دیری ست آسمان دلم بی کبوتر است
او پیش رو نشسته و من کور ام از گناه
او میزند صدایم و ما گوشمان کر است
آوارهایم در هیئات و شنیدهایم
در روضه احتمال حضورش قوی تر است
شاید صدای گریه آقا بلند شد
چون روضههای مادر او گریه آور است
در فاطمیه پهلوی او تیر میکشد
او نیز زخمی غم دیوار و آن در است
آقا سری بزن به مدینه نگاه کن
کوچه بدون تو یک صحرای محشر است
آقا بگو چگونه تحمل بیاورم؟
یک زن که در مقابل یک فوج لشکر است
انگار در گلوی شما بُغض میشود
آن ریسمان که بسته به دستان حیدر است
اینجا برادران همه در فکر خنجرند
شُکر خدا که یوسف ما بی برادر است
گرچه پر از گناه ولی در رکابتان
آخر شهید میشوم؛ این حرف آخر است
از شاعرانی دیگری که از مراثی حضرت زهرا (س) گفته است، میتوان از افشین علا نام بُرد:
مرا به خانه زهرای مهربان ببرید
به خاک بوسی آن قبر بی نشان ببرید
اگر نشانی شهر مدینه را بلدید
کبوتر دل ما را به آشیان ببرید
مرا اگر شَوَم از دست برنگردانید
به روی دست بگیرید و بی امان ببرید
کجاست آن جگر شرحه شرحه تا که مرا
به سوی سنگ مزارش، کشان کشان ببرید
مراکه مِهر بقیع است در دلم چه شود
اگر به جانب آن چار کهکشان ببرید
نه اشتیاق به گل دارم و نه میل بهار
مرا به غربت آن هیجده خزان ببرید
کسی صدای مرا در زمین نمی شنود
فرشتهها! سخنم را به آسمان ببرید
علی صالحی هم از زبان حضرت زینب (س) چنین روایت کرده است؛ ابیاتی که پایانی عاشورایی دارد:
دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست
انگار جز یتیم شدن راه چاره نیست
حالا که عازم سفری؛ پس مرا ببر
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
معجر ز چهره باز کن امشب که بعد از این
فرصت برای دیدن روی ات دوباره نیست
جای سلام پلک به هم میزنی چرا
راهی برای حرف زدن جز اشاره نیست؟
این یادگارها که به من هدیه میدهی
در بینشان چرا اثر از گوشواره نیست؟
معلوم شد چرا ز کفنها یکی کم است
سهمی برای آن بدن پاره پاره نیست
پایان این روضه منظوم هم با اشعار یکی از بانوان شعر آیینی، یعنی عارفه دهقانی خواهد بود؛ آنجا که حضرت اسدالله (ع)، زهرایش را روحِ زندگی میخوانَد و اینچنین ناله سوزناک سر میدهد:
باید آیینه را قسم بدهم
صورتت را به من نشان بدهد
دیدن روی ماه تو، تنها
میتواند به من توان بدهد
رو گرفتی خسوف شد؛ شبها
آه ! از سوزِ مانده بر لبها
نفسی زنده کن مرا، که فقط
میتواند دَمِ تو، جان بدهد
جز من و کودکان و سلمانُ
دو سه یارِ به حق مسلمانم
یک نفر نیست که در این شهر
برسد آب دستمان بدهد
اَنتِ روحُ الحیاتِ؛ لَم یَبقی
بعدُکِ جسمُ نحنُ فی الدُّنیا
دونَنی، لا تُرَحِّلی! زهرا
کاش هجران، کمی امان بدهد
اینهمه زخم؛ آه، اینهمه زخم
رازهای تو بود و دَم نزدی
چاره سازِ علی، بگو چه کنم؟
کیست تا مَرهَمی نشان بدهد؟
کمی آب روان بریز اسماء
عذر میخواهم از همه سادات
روضه سنگین شده، کسی باید
آب قندی به روضه خوان بدهد.
امیرعلی عفیف نیا
منبع: بسیج نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۹۳۳۶۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رویان، مهیار عیار و چند سریال دیگر
رویان، غریبه، مادرسوجان، ناریا، مهیار عیار، هشت پا، طوبی و بدل مجموعههای جدید تلویزیونی هستند که به همین زودیها از شبکههای مختلف رسانه ملی پخش خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، سریالهای جدید تلویزیونی در مراحل مختلف تولید قرار دارند که برخی از آنها را بهزودی از شبکههای مختلف خواهیم دید و برخی تا پایان سال در کنداکتور تلویزیون قرار خواهند گرفت؛ در این گزارش ۸ سریال را که با قصههایی متنوع روی آنتن سیما میروند را مرور میکنیم؛ از «هشت پا» به کارگردانی «احمد معظمی» تا «غریبه» به کارگردانی «سروش محمدزاده».
هشتپااز جمله تولیدات تازه در تلویزیون میتوان به سریال «هشتپا» اشاره کرد که «احمد معظمی» آن را کارگردانی کرده است؛ تصویربرداری سریال «هشتپا» به پایان رسیده است.
این سریال جزو مجموعههای پلیسی است که فضای مدرن و به روزی را به تصویر میکشد و از این جهت میتواند بهکار پربینندهای تبدیل شود؛ این سریال محصول مشترک مؤسسه ناجی هنر و سیمافیلم، به تهیهکنندگی «محمدرضا شفیعی» و نویسندگی «علی طالبآبادی» است. در این سریال، «سعید چنگیزیان»، «مینا وحید»، «افسانه چهرهآزاد» و «احمد نجفی» بازی کردهاند.
بدلاین سریال در حال و هوای آثار قبلی «علی مسعودی» است و فضای کمدی دارد؛ «شهرام قائدی»، «پریسا مقتدی»، «داریوش سلیمی»، «محمد حاجیزاده»، «ساعد هدایتی»، «ابوالفضل رجبی» و «ماهان عبدی» جزو بازیگران سریال «بدل» هستند؛ محور قصه این سریال، خانوادهای به نام «عطاران» است که «شهرام قائدی» نقش پدر خانواده (مسلم) و «پریسا مقتدی» نقش مادر خانواده (عزت) را برعهده دارند.
آنها سه فرزند دارند که قصه بیشتر حول پسر بزرگشان «رضا» و اتفاقاتی که میان او و دوستش و بقیه اهالی محل میافتد، میگذرد؛ حال و هوای قصه، فضای کارهای طنزی است که «علی مسعودی» پیش از این نوشته و کارگردانی کرده است. نقش خانواده در این سریال برجسته است و شاهد ارتباط خوب میان همسایهها و هممحلهایها هستیم که این روزها کمی فراموش شده است.
طوبی«سعید سلطانی»، کارگردان با سابقه تلویزیون که از او آثاری مثل «پس از باران» و «ستایش» را بهخاطر داریم، سریال تازهای با نام «طوبی» را کارگردانی میکند؛ از بازیگران این سریال میتوان به «داریوش ارجمند»، «امین زندگانی»، «فریبا متخصص»، «شبنم قربانی» و «هومن برقنورد» اشاره کرد؛ مضمون این سریال با پیادهروی اربعین پیوند خورده است.
فیلمنامه سریال «طوبی» را «سیدحسین امیرجهانی» به نگارش درآورده و «علیرضا زریندست» فیلمبردار مشهور سینما نیز مدیر فیلمبرداری آن است، تاکنون تصویربرداری این سریال در شهرک غزالی از نیمه گذشته است.
ناریااین سریال درباره «هوژان»، دختر نخبه و دانشمند ایرانی است که در اوج شکوفایی علمیاش بهدنبال اختراع پدیدهای میرود که قرار است ایران را به جایگاه منحصربهفردی برساند؛ در این میان، گروهی از تبهکاران داخلی و خارجی دست به دست هم میدهند و وارد ماجرا میشوند، در این مسیر، یکی از تبهکاران عاشق «هوژان» میشود.
کارگردان سریال «ناریا» «جواد افشار» است و «اتابک نادری»، «احمد پورخوش»، «آزیتا ترکاشوند»، «افسانه چهرهآزاد»، «افشین سنگچاپ»، «امیریل ارجمند»، «رامبد شکرآبی»، «حسن اسدی»، «حسن میرباقری»، «رز رضوی»، «سامان صفاری»، «سپند امیرسلیمانی»، «فریبا متخصص»، «کاظم بلوچی»، «کاوه سماکباشی»، «کمند امیرسلیمانی»، «نسیم ادبی»، «ویدا جوان»، «وحید شیخزاده» و «هامون سیدی» جزو گروه بازیگران این سریال هستند.
مهیار عیاراز تازهترین سریالهای تولید شده در رسانه ملی، «مهیار عیار» است که تصویربرداری آن اسفند ۱۴۰۲ به پایان رسید؛ این سریال درباره راهزنی است که بر اساس اتفاقی به مرگ محکوم میشود و خواهشی را که دیدار مادرش در آخرین دقایق بوده است، مطرح میکند.
جوانمردی برای اینکه راهزن به خواستهاش برسد وساطت میکند و این اقدام باعث میشود او دچار تحول شود و به سمت عیاری برود؛ «مهیار» یا همان راهزن از مهارت و ذکاوت خوبی برخوردار است و به مرور با مشکلاتی که اتفاق میافتد، درگیر میشود و هر بار داستان جدیدی را برایمان روایت میکند.
«مهیار عیار» بیش از ۲۵۰ بازیگر اصلی دارد و بیش از ۷۰ هنرور در برخی سکانسهای شلوغ و بهطور متوسط حداقل روزی ۲۵ نفر و در مجموع بیش از ۳۵۰۰ هنرور در این کار نقشآفرینی کردهاند.
«سیدجمال سیدحاتمی»، کارگردان این سریال است و در آن بازیگرانی مثل «کامران تفتی»، «بهنام تشکر»، «سیامک صفری»، «متین ستوده»، «رامین ناصر نصیر»، «آشا محرابی»، «رویا میرعلمی»، «سامرند معروفی»، «بهراد خرازی»، «بابک نوری»، «دانیال نوروش»، «مهرداد ضیایی»، «سیروس همتی» و «پریا مردانیان» در آن به ایفای نقش پرداختند.
مادر سوجانسریال دیگر که نامش در میان آثار تولیدی سیما شنیده میشود، «مادر سوجان» است؛ کارگردان این سریال، «حسین تبریزی» و «مهدی کریمی»، تهیهکننده آن است.
این سریال روایتگر زندگی در سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۵۷ است و با محوریت شخصیت مقاوم زن ایرانی و اهمیت نهاد خانواده ساخته میشود؛ داستان این سریال بیشتر بر پایه زندگی «سوجان»، دختری گیلانی است که در همین دوران بخشهای مهمی از تاریخ معاصر ایران و گیلان هم روایت میشود.
سریال «مادر سوجان» نمایش یک دوره تاریخی از جغرافیای گیلان است که به نقش مؤثر زن در خانواده اشاره میکند و به سه نسل زن در خانواده (مادربزرگ، مادر و نوه) میپردازد؛ در این سریال، جوانی «مادرجان»، جوانی «سوجان» و ماجراهای دیگر را میبینیم.
نکته مهم این است که در بستر این روایت خانوادگی و اجتماعی، تحولات سیاسی را هم مشاهده خواهیم کرد. «ثریا قاسمی»، «مهران رجبی»، «حمیدرضا نعیمی»، «حدیث نیکرو»، «غزاله اکرمی» و «علی مرادی» ازجمله بازیگران این سریال هستند.
رویان«رویان» نام سریال جدیدی است که «داوود بیدل» آن را کارگردانی میکند؛ این سریال با محوریت «پژوهشگاه رویان» به دستاوردهای علمی در این پژوهشگاه میپردازد؛ «مریم مؤمن»، «حمیرا ریاضی»، «نیلوفر کوخانی»، «جواد قامتی» و «رؤیا جاویدنیا» از جمله بازیگرانی هستند که در این سریال نقشآفرینی خواهند کرد.
خط اصلی داستان این سریال درباره دکتر «سبحان ایمانی» است که گروهی از متخصصان شاغل در رویان را در قالب یک کارگروه بهکار میگیرد و زندگی شخصی هر یک از افراد گروه، داستانهای پرکششی دارد. در واقع رویان با موضوع پیشرفتهای پزشکی ساخته میشود.
غریبهاز دیگر سریالهای تلویزیونی که این روزها در حال ساخت است و نام آن شنیده میشود، «غریبه» به کارگردانی «سروش محمدزاده» است، کارگردانی که آخرین سریال او در تلویزیون «سوران» بود که از شبکه یک سیما پخش شد. او هم چنین کارگردانی مجموعههای «نوار زرد» و «همبازی» در تلویزیون و سریال «سیاوش» را در شبکه نمایش خانگی برعهده داشته است.
«غریبه» در لوکیشنهای مختلفی در حال ضبط و تصویربرداری است.
«پژمان بازغی»، «حمید گودرزی» و «اسماعیل محرابی» ازجمله بازیگران این مجموعه هستند. داستان این سریال درباره «مصطفی» نخبه داروسازی است که در آستانه ازدواج ناگهان براساس شواهدی احساس میکند همسر مرحومش که سه سال پیش در دریا غرق شده، زنده است. «مصطفی» در جستوجوی این راز با داستانهای تودرتویی مواجه میشود.
کد خبر 750984